انجمنی

ساخت وبلاگ

چندی قبل خبری از رسانه¬ها پخش شد که حکایت از همایش گفتگوی ادیان و صلح توسط دولت وهابی سعودی داشت. این همایش که توسط یک دولت به اصطلاح اسلامی برگزار شد دارای چند نکته عجیب و قابل تامل است. یکی این که این همایش در نیویورک برگزار شد ، در کشوری که خود نیز اذعان دارد که دشمن مسلمین است و با اعمال خود نشان داده است که اصلا نه گفتگو باور دارد و نه صلح جهانی و این را می¬شود در عملکرد مسئولان آن در دهه¬های اخیر به وضوح دید ، هیچ جنگی در جهان در طول یک قرن اخیر در جهان شعله نکشیده جز آن که دست این امپریالیسم خون¬آشام به وضوح در آن مشاهده ¬شده است و از همه جالب¬تر آن که مسلمین نیز در طول این دوران آمریکا را مسئول همه جنایات علیه بشریت و به خصوص خود می¬دانند.
نکته جالب توجه دیگر این که به طور رسمی از طرف سران سعودی از رئیس¬جمهور اسراییل دعوت به عمل آمد. کاری که در طول عمر 60 ساله اسراییل هیچ دولت مسلمانی به خود اجازه چنین عمل گستاخانه¬ای نمی¬داد و سپس در همین همایش وهابیون که به دلایل واهی خون ملت¬های مسلمان را به نام اسلام می¬ریزند و خون سایر امت اسلام را به نام اسلام¬خواهی مباح می¬دانند این بار به نام اسلام دست در دستان جنایت¬پیشگان اسراییلی می¬گذارند تا به همه دنیا ثابت کنند که از تبار بوسفیان و معاویه و یزیدند و در حالی مسئولان رژیم غاصب صهیونیستی را در آغوش می¬کشند که روزهاست ملت فلسطین در محاصره قرار گرفته¬اند .محاصره¬ای به مراتب بدتر از محاصره¬های قبلی. آب و نان و دارو ، برق و گاز و خلاصه همه چیز را از آنان گرفته¬اند و حتی در این روزها خبرنگاران نیز از ورود به نوار غزه ممنوع شده¬اند و این فلسطینیان هستند که در آستانه یک نسل¬کشی بزرگ قرار گرفته¬اند یا چه می¬دانیم شاید هلوکاستی دیگر ولی بسیار هولناک¬تر.
در همین ایام که اخبار این همایش پخش می¬شد به یاد امام کاشف¬الغطا افتادم و یاد آن نامه¬ای که به صورت کتابی توسط مرحوم دکتر علی شریعتی ترجمه شده بود. نامه¬ای که در جواب به دعوت¬نامه کنفرانس اسلام و مسیحیت که توسط سران آمریکا در بیروت برگزار شد، نوشت. نامه¬ای افشاگرایانه که با انتشار آن بسیاری از شرکت¬کنندگان اعم از مسلمان و مسیحی آن را ترک کردند . آن همایش نیز در واقع فریبی بیش نبود برای سرپوش گذاشتن بر جنایات اسراییل و آمریکا .
از وهابیون صهیونیست که در طول حیات خویش بارها اثبات کرده¬اند که جز علیه مسلمین حق¬طلب و به نفع صهیونیست¬ها کاری نمی¬کنند انتظاری بیش از این هم نمی¬رفت.
اما در این روزهای اخیر خبری دیگر منتشر شد که این خبر بسیار تاسف¬بار بود. خبر دیدار مفتی¬اعظم¬الازهر شیخ طنطاوی با مسئولان رژیم صهیونیستی بود.
اسراییل که پس از دو بار شکست از فرزندان علی، حزب¬ا... قهرمان و اوج گرفتن مبارزات مردم فلسطین و پس از روی کار آمدن دولت اسلامی حماس در فلسطین با اختلافات داخلی شدید روبرو شده بود و شمارش معکوس برای نابودی این رژیم پوشالی آغاز شده بود به دنبال راه چاره¬ای دیگر بود تا خود را بار دیگر اثبات کند و حال دست به ترفندی جدید زده است .
وهابیون و سلفی¬های افراطی که در تمامی فیلم¬هایی که علیه مسلمین در هالیوود ساخته می¬شود نماد اسلام گشته¬اند و به جامعه جهانی به عنوان مسلمین انقلابی معروف¬ شده¬اند و همه مسلمانان انقلابی جهان را اعم از شیعه و سنی، ایرانی و لبنانی و مصری و عراقی و... همه وام¬گیر آنان معرفی می¬کنند؛ (نگاهی به فیلم¬هایی چون دروغ¬ها با بازی گلشیفته فراهانی که برای مردم ما بسیار آشناست و یا فیلم¬های دیگری چون محاصره)و بعضی از خودفروختگان به اصطلاح روحانی ، اکنون اگر در مقابل اسراییل سر کج کنند و کنار بیایند در واقع به دید آن¬ها آبروی از دست رفته¬شان برخواهد گشت و برگ برنده¬ای است در دستان آنان ، تا مجاهدان راه خدا را به عنوان تروریست و خشونت¬طلب معرفی کرده و با تایید سازمان¬های به اصطلاح حقوق بشر و بین¬الملل بر آن¬ها بتازند .
این فریب¬بازی¬ها شاید برای آنان که در غرب زندگی می¬کنند و یا آنان که قبله آمالشان غرب است و جز خبرها و تحلیل¬های دروغ و پوچ رسانه¬های صهیونیستی را باور ندارند و تحلیل¬ها و اخبار آنان را در جامعه می¬پراکنند ، تاثیری داشته باشد، اما برای ما که می¬دانیم دشمنان واقعی اسراییل و آمریکا چرا با آنان دشمنند تاثیری نخواهد داشت.
ما که می¬دانیم حزب¬ا... خار چشم دشمنان اسلام است و نه وهابیونِ ساخته و پرداخته جوامع صهیونیستی که در زمان¬های مختلف به گونه¬های مختلف در حمایت صهیونیست¬ها ظاهر می¬شوند.این فتنه¬ها آدم را به یاد سقوط آندلس اسلامی می¬اندازد. که عده¬ای خائن و خودفروخته همچون ابن ذی¬النون (نخست¬وزیر) که با توجیهات مسخره خویش کشور را به دست دشمن دادند و یکی از کشتارهای بی¬سابقه تاریخ در آن جا رقم خورد . مسیحیان به اصطلاح حقوق بشری که اگر به یک سوی صورتشان سیلی زدی طرف دیگر را پیش می¬آورند در شهرهای مسلمین چه در آندلس و چه در جنگ¬های صلیبی هیچ موجود زنده¬ای را باقی نگذاشتند و جالب¬تر آن که زمام¬دار شهر والانس، به محض ورود»ایلدقولنس«دستور داد تا ابن¬ ذی¬النون خائن را آتش بزنند.»جندل بن حمود و براق بن عمار«سرداران خائن آندلس نیز پس از پیروزی مسیحیان کشته شدند و یا انورسادات که پس از آن که به امت اسلام خیانت ورزید و برای اولین بار پیمان صلح با اسراییل بست تا قبح آن را بشکند و خیانت را باب کند، که با گلوله خشم مسلمین که از دهانه سلاح خالد اسلامبولی در آمد تا او را نقش بر زمین کرد و این عاقبت خائنین است که در هر حال به دست دوستان خویش کشته خواهند شد. یا آنان مورد خیانت یا آنان گه در خیانت هم دست وی¬اند.


انجمنی...
ما را در سایت انجمنی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : محمدمهدی اسدزاده asadzade بازدید : 335 تاريخ : سه شنبه دی 1387 ساعت: 17:53

خبرنامه